حالا چه
بكند تا رفع شود؟ اگر به شكّ اعتنا بكند روز به روز بدتر ميشود و اما اگر بياعتنائي
كند، مثلاً اگر دست نجس را زير آب شير گرفت، بايد حرف مرجع تقليد را گوش بدهد كه
ميگويد پاك است نه حرف شيطان پليد را. يا اگر ميخواهد وضو بگيرد، يك مشت آب به
صورت بزند، با يك مشت آب دست راست را بشويد و يك مشت آب بريزد به دست چپ، و فوراً
دست را بكشد روي سر و روي دو تا پا. در مدّت نيم دقيقه يك وضو بگيرد. اگر كسي گفت:
نشد، توجّه كند كه خودش نيست، شيطان است. آن شيطان ميگويد «نشد» ولي تو بگو
«شد» و بگو مرجع تقليدم ميگويد «شد».
مرحوم
آيت الله العظمي مرعشي ـ كه درجاتش عالي است، خدا عاليتر كند ـ ايشان يك خصوصيّتي
داشتند كه بسياري از لوازم اوّليّه پيش ايشان بود. از جمله يك قمقمه آب. موقع غروب
در جلسه بودند، موقع نماز بود كه بايد بروند در حرم مطهّر نماز بخوانند، همانجا
قمقمه ی آب را بر ميداشتند يك مشت آب به صورت، يك مشت به دست راست و بعد دست چپ،
مسح سر و مسح پاها، زود تمام ميكردند. مؤسّس حوزه ی علميّه ی قم، مرحوم حاج شيخ ـ
كه خداوند درجاتش را عاليتر كند ـ ميآمدند مدرسه ی فيضيّه، سر حوض يك مشت آب به
صورت يك مشت به دست راست، يك مشت آب به دست چپ و بعد مسح سروپا. و خودم حضرت امام
(قدّس سرّه) را ديدم كه همين جور وضو ميگرفتند.
در غسل
هم بايد در ظرف دو سه دقيقه سرو گردن و سمت راست و سمت چپ را بشويد و اعتنا به
خنّاس نكند. به قول استاد بزرگوار ما، مرحوم آية الله العظمي بروجردي ـ رضوان الله
تعالي عليه ـ بگويد نماز باطل به جا ميآورم قربة الي الله! وقتي كه چند روز نماز
باطل خواند، خودش ميفهمد كه عجب ديوانهاي بود. و شكر بايد بكند كه الحمدلله دست
از ديوانگي خودش برداشته. چند تا غسل باطل و چند تا وضوي باطل و نماز باطل! وقتي
كه فهميد نماز باطل شد بايد بياعتنائي به خناس و يا لااباليگري در طهارت بكند.
طولي نميكشد كه خوب ميشود اين بياعتنايي به خنّاس خود ثواب دارد.
اين
وظيفه ی يك وسواس است. چه وسوسه ی فكري و چه وسوسه ی عملي. طولي نميكشد كه خوب ميشود.
من
تقاضا دارم از وسواسهاي فكري و عملي كه حرف خدا را بشنويد و زير پرچم شيطان نرويد
و شيطان را توي دهنش بزنيد و مخالفت با اين خنّاس بكنيد.